روی آفتابو کم کرد... عمار
يكشنبه, ۲۰ آبان ۱۳۹۷، ۰۶:۳۹ ب.ظ
بسم الله الرحمن الرحیم
قربة الی الله
گفت:
اذان شد...
.
نماز خوندیم...
دستور اومد بزنید...
.
گفتم عمار آفتاب زده...
.
عمار گفت:
ما هم میزنیم،
روی آفتابو کم میکنیم...
.
روی آفتابو کم کرد... عمار
.
عمار،
نفس بالا نمیاد،
چی باید بنویسم،
از چی بگم.... از تنهایی؟؟
عمار،
عمار،
عمار....
.
سلام...
.
بحق ماخلاء الشفاعة والزیارة والدعا
بحق نمک
بحق رفاقت
بحق استادی
بحق فرماندهی
بحق لبخند
بحق اشک
بحق ناله
بحق رقیه
بحق حسین
بحق زهرا
بحق خاطراتمون.... منم داداش..............................
.
رفیق
فرمانده
عمار
آبان
بخواب آروم عزیزم
تیپ سیدالشهداء
حرکة النجباء
خداحافظ رفیق
سربازان آخرالزمانی امام زمان عج
فدایی حضرت زینب سلام الله علیها
شهید محمدحسین محمدخانی
@bi_to_be_sar_nemishavadd
- ۹۷/۰۸/۲۰