شهدای زینبی

بایگانی
آخرین نظرات
  • ۲۳ بهمن ۰۱، ۱۹:۲۱ - تو
    عالی


بسمِ رَبِّ الشُّهَداء

بچه ها مارو نزنید من دارم میام داخل شهر 

یه تعداد از این جنازشون افتاده بود زمین همه تیر ها خورده بود تو سر دوباره بیسیم زدم به بچه گفتم حال امین چطوره؟! 

گفت شهید شده اعصابم خورد شد یه چندتا از زخمی هاشون افتاده بود زمین اینارو زدم به درک فرستادم اومدم بالا دیدم که امین افتاده بلندش کردم 

گفتم مرد مومئن کجات تیر خورده آخه اینجوری شهید شدی 

تو اینقدر قوی بودی دیدم که پشتش تیر خورده و کمونه کرده تیر رو قلبش وگذاشتمش رو زمین و سرمو یه چند لحظه ای گذاشتم رو سینش وچهرش هم خندان بود و بعد دیدم یک نفر بر اومده گذاشتیمش داخل نفربر برد.🍃

این شهد شهادت را همراه تو می نوشم

چون راه سعادت را در راه 🕊تو می دانم

سامان دلم هستی در پیش تو می مانم

لبیک شهادت را همراه تو می خوانم.

@modafeanharam77

  • دوستدار شهدا

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی