براے بابا مهدی !
سه شنبه, ۱۸ تیر ۱۳۹۸، ۰۶:۳۲ ب.ظ
دختر بابا مـنم ،
طناز عشق
رفته بابایم سفر شهر دمشــق
یادم آید آن سحرگاهے که رفت
برنگشته او از آن راهے که رفت
وقت رفتن هست یادم در وداع
گفت: بابا میروم بـهر دفـــاع
گفتم از که؟ از کجا؟ ای خوب عشق
گفت از ناموس شیعه در دمشق
گفت بابا، زینب آنجا بیکَس است
حضرت زهرا بر او دلواپس است
خون ز غیرت در رگ بابا به جوش
گفت باید او علم گیرد به دوش
دختربابا
زینب
مهدی نظری
https://eitaa.com/ahmadelyasi1369
- ۹۸/۰۴/۱۸