من خادم هیئتم
یک شب بعد از هیئت فهمیدند که مسئول هیئت رفته و ممکن است دیگر هیئت برپا نشود. در خانه اصغر جمع شدند. همان طور که نشسته بودند، محرم چایی اش را سرکشید و گفت «چرا ناراحتید مسئول هیئت رفته که رفته، مهم پرچم حضرت زهرا (س) ست که باید بالا باشه. اگر کسی نیست هیئت را نگه داره ما که هستیم. هر کاری می کنیم تا پرچم هیئت فاطمیون زمین نمونه. به نظرم پول روی هم بگذاریم و هر هفته خانه یکیمون هیئت بگیریم.» بچه ها از خدا خواسته قبول کردند و گفتند «خودت باید مسئول هیئت بشی» قبول نمی کرد و می گفت من خادم هیئتم. هر هفته خودش پرچم ها را می زد. چراغ هیئت را شروع می کرد. ایستگاه صلواتی راه می انداخت. نمایشگاه های مختلف برگزار می کرد. به حضرت زهرا (س) ارادت خاصی داشت. همیشه آخر هیئت سفارش می کرد روضه حضرت زهرا (س) بخوانند تا روزی هیئت زیاد شود. پنج شنبه ها بعد از سخنرانی، مداحی شروع می شد.
شهید مدافع حرم محرم ترک
- ۹۸/۰۶/۱۴