شهدای زینبی

بایگانی
آخرین نظرات
  • ۲۳ بهمن ۰۱، ۱۹:۲۱ - تو
    عالی

صاحب خنده های خاص

جمعه, ۹ آبان ۱۳۹۹، ۱۰:۴۲ ب.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم 

قربة الی الله

میگفت: صاحب خنده های خاص، صاحب جمله های خاص، صاحب رفتارهای خاص، صاحب اخلاقیات خاص، صاحب تیپ خاص، صاحب نگاه خاص، صاحب مرام خاص، صاحب لبخند.... حامد. . . میگفت: شاید خاصترین آدم معمولیه زندگیم بود، شاید هم معمولی‌ترین آدم خاص زندگیم. . . میگفت: یه رفیق دوست داشتنی که حتی اگه میخواستی هم نمیتونستی دوستش نداشته باشی. یه آدم تودار و منزوی که وقتی پای شوخی و خنده میشد یه اوستا کار حرفه ای بود. کسی که وقتی کنارت بود شاید نمیدیدیش اصلا، اما اگه خودش میخواست که باشه اینقدر از با او بودن غرق لذت میشدی که یادت میرفت این همون آدم ساکت چند دقیقه قبله. . . میگفت: اینایی که گفتم شاید یه پوسته‌ی ظاهری از حامد بود. از یه رفیقی که وقتی رفت، با خودش یه تکه از قلبمون رو برد. یه تکه ای که با هیچ چیز دیگه ای پر نمیشه، یه تکه‌ی خاص، از قلبهامون. . . . . سلام حامد جان. لازمه بگم دلتنگتیم یا خودت لحاظ میکنی؟ آقای اخوی، آقای رفیق، آقای مهربون، لطفا، ما رو یادت نره با معرفت. ما به گردن هم حق داریم، حقِّ سلام، حقِّ خنده، حقِّ.... . . . و تو خیلی بیشتر به گردن ما حق داری. معرفت کن و امشب اسم ما رو با انگشت روی زمین، تو ورودی حرم بنویس. بزرگی کن از طرف ما هم به آقا سلام برسون. حامد جان تنهامون نذار . . . . در تو هزار مزرعه خشخاش تازه است آدم به خنده‌های تو معتاد می‌شود... . .

رفیق حامد سلطان

سربازان آخرالزمانی امام زمان عج فدایی حضرت زینب سلام الله علیها 

شهیدحامد سلطانی جمعه نهمِ هشتمِ نود و نهم ساعت ده دقیقه به یک بامدادِ پااااایییییزی @bi_to_be_sar_nemishavadd

  • دوستدار شهدا

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی