خواندنیهایی از زندگی شهید مدافع حرم پاکستانی /شهید سید عدیل حسینی، از رزمندگان لشکر زینبیون
صحبت کردن از خانواده شهید عدیل، یعنی صحبت کردن از تمام پاکستان، از پاراچنار تا سند و پنجاب. سخن از سرزمین «حسینها» است؛ جایی که پر است از زینبهای مکرر، پر است از مظلومیت شیعه، شمشیری در غلاف مانده و حقی غصب شده. اینجا پر است از حرملهها و شمرها که خون شیعه برایشان مباح است و ثواب دارد. خانواده عدیل نمونهای است از صدها خانوادهای که به عشق حضرت امام خمینی (ره) از دیارشان هجرت کردند و راهی ایران شدند. روز پنجشنبه ۲۴ تیرماه در قم تشیع پیکر مطهر ۱۲ تن از شیر بچههای زینبیون بود. در مظلومیتشان همین بس که پیکر شهدای پاکستانی باید بهصورت گمنام در ایران خاکسپاری شود، چون ممکن است سرویسهای اطلاعاتی و گروههای وهابی پاکستان برای خانواده شهدا در پاکستان، مخاطرات امنیتی بهوجود بیاورند. این شهدا حدود دو ماه پیش در سوریه به شهادت رسیده بودند، و حالا پس از گذشت دو ماه، مراسم تشییعشان برگزار شد.
شهید عدیل، کوچکترین و دوست داشتنیترین عضو خانواده «حسین» است. سه برادر و سه خواهر دارد. برادر بزرگش سالهاست در قم درس حوزوی میخواند و از فعالین فرهنگی و پر دغدغه پاکستان است. خواهر بزرگتر عدیل در پاکستان معلم است. دو برادر و دو خواهر دیگر عدیل هم همگی معلم و از طلاب در پاکستان هستند که بهعنوان مبلغ معارف شیعه فعالیت میکنند. خانواده عدیل همه اینها را مدیون مردی است که امروز روبهروی من نشسته است تا از پسرش بگوید. از پاکستان به ایران آمده تا بر سر مزار فرزندش از این همه داغ که بر دل دارد مویه کند و اشک بریزد. اما نشکسته است؛ ایستاده است تا حتی فرزندان دیگرش را هم فدایی امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری (مدظلهالعالی) کند. گاه که برادر بزرگ شهید عدیل از برادر میگوید، پدر میخندد و به علامت تایید، سرش را تکان میدهد، گویی همه این خاطرات، گواهی است بر اینکه توانسته است فرزندانش را به خوبی برای سربازی امام زمان (عجلاللهتعالیفرجهالشریف) تربیت کند.
پدر شهید درباره عدیل میگوید:
قبل از اینکه برای آخرین بار به ایران بیاید از لحاظ جسمی و رزمی آموزشهای لازم را در پاکستان دیده و خودش را آماده کرده بود. قبل از این، دو بار به ایران هم آمده بود. اما اینبار تمام مقدماتش را فراهم کرده بود. با وجود اینکه در جامعهالمصطفی قم پذیرفته شده و شرایط خوبی برای درس خواندن برایش مهیا شده بود، اما گویی بهانهای برای رفتن به سوریه داشت.
درخواست بنده بهعنوان پدر شهید از جوانان ایرانی و پاکستانی این است که جوانان باید مانند شهدای مدافع حرم اهل بیت (علیهمالسلام) باشند، مدافع حریم اسلام باشند و خودشان را برای سربازی امام زمان (عجلاللهتعالیفرجهالشریف) آماده کنند و خودسازی، مراقبت و محاسبه نفس را در برنامه روزانه خود داشته باشند. جوانان باید خیلی از خودشان مراقبت کنند. من از مسئولین ایران میخواهم برنامه فرهنگی و تربیتی را برای خانواده شهدا، که برای تشییع عزیزانشان، چند روزی در ایران میمانند، در دستور کار قرار دهند و برایشان از آرمان نظامی اسلامی، امام خمینی (ره) و شهدا بگویند و این را برای خانوادهها تبیین کنند که هدف شهید از رفتن به سوریه و دفاع از حرم چه بوده است. مهمتر از همه تبیین ایدئولوژی شهداست تا فرق یک مجاهدی که برای اسلام ناب محمدی (ص) میجنگد و شهید میشود با کسی که برای اسلام آمریکایی و وهابی میجنگد، روشن شود. تا این خانوادهها که به پاکستان برمیگردند بتوانند فرهنگ شهادت را به دیگران انتقال دهند.