شهید مدافع حرم علی سیفی
متولد 1370.
"ولایت یک واژه ی تشریفاتی نیست، برای دفاع از ولایت فقیه باید در میدان بود..
@jamondegan
شهید مدافع حرم علی سیفی
متولد 1370.
"ولایت یک واژه ی تشریفاتی نیست، برای دفاع از ولایت فقیه باید در میدان بود..
@jamondegan
بـــــِسـْمِ ربِّ الـشـُّھـَداءِ وَ الـصـِّدیـقـیـنْ
فرزند: جمعه
متولد سال 1355 در افغانستان
که هیچگاه پدر را ندید و یتیم بزرگ شد...
سال 1392 ازدواج می کند و صاحب پسری بنام محمدعلی می شود
برای رفتن به سوریه با مخالفت همسرش روبه رو می شود
اما بلاخره او را قانع می سازد و رضایتش را جلب می کند
اسحاق خطاب به همسرش می گفت:
جای شما امن است
بعد از خدا تورا به پدر ومادرم میسپارم
حرم بی بی زینب در خطر است
و این وظیفه انسانی ماست که
از اهل بیت علیهم السلام ،
دفاع کنیم...
بار اولی که از مرخصی باز میگردد با دیدن پسر۵۰ روزه اش اشک درچشمانش جمع می شود
چون خودش درد کشیده و تنها و بی پدر بزرگ شده بود
آرزویش داشتن پسر بود که برآورده شده بود
بار دوم عیدنوروز بود که بازگشت
اینبار محمدعلی ۶ماهه شده بود
همه از حضورش خوشحال بودند
همسرش فکر میکرد که شایداینبار به خاطر پسرش به سوریه باز نگردد
گویا اینبار بیش از پیش روحش را نزد بی بی جا گذاشته به و مرخصی آمده بود
زودتر از موعد راهی شد
حال و هوای عجیبی داشت
انگار چیزی را گم کرده بود
می گفت: بروم سوریه حالم خوب می شود، فکرمیکنم چیزی را آنجا جا گذاشته ام
این بود که با شوق عزم رفتن می کند
آری اسحاق رفت و به آرزویش رسید
آرزویی دست نیافتنی که خیلی ها انتظارش را می کشند...
گویا محمدعلی هم سرنوشت پدر را داشت
او نیز بدون حضور پدر بزرگ خواهد شد...
روحش شاد و یادش گرامی
گـــــروه فـرھـنـگـے سـرداران بے مـرز
@Sardaranebimarz
چند شب قبل با لب خندون به خوابم اومد، پیشونیش خونى بود. بهش گفتم: محمدتقى ترڪش خورد به پیشونیت؟
گفت: این حرفا رو ولش ڪن!
ما هر روز به شما سر میزنیم، شما چرا سراغ
ما نمىآید؟
@labbaykeyazeinab
ﺗﻘﺪﯾﻢ ﺑﻪ پـــــدر شهیـــــدم
ﻗﻠﻤﻢ ﺭﺍﺳﺖ ﺑﺎﯾﺴﺖ !
ﻭﺍﮊﻩ ﻫﺎ ... ﮔﻮﺵ ﺑﻪ ﻓﺮﻣﺎﻥ ﻗﻠﻢ !
ﻫﻤﮕﯽ ﻧﻈﻢ ﺑﮕﯿﺮﯾﺪ
ﻣﻮﺩﺏ ﺑﺎﺷﯿﺪ !
ﺻﺎﺣﺐ ﺷﻌﺮ ﻋﺰﯾﺰﯼ ﺍﺳﺖ ﺑﻪ ﻧﺎﻡ "ﭘﺪﺭ "
ﺍﻣﺸﺐ ﺍﺯ ﺷﻌﺮ ﭘﺮﻡ،ﮐﻮ ﻗﻠﻢ ﻭ ﺩﻓﺘﺮ ﻣﻦ؟ !
ﺁﻧﻘَﺪَﺭ ﻭﺳﻮﺳﻪ ﺩﺍﺭﻡ ﺑﻨﻮﯾﺴﻢ ﮐﻪ ﻧﮕﻮ ...
ﺗﮏ ﻭ ﺗﻨﻬﺎ ﻭ ﻏﺮﯾﺒﻢ !
ﺗﻮ ﮐﺠﺎﯾﯽ ﭘﺪﺭﻡ ... ؟ !
ﺁﻧﻘَﺪَﺭ ﺣﺴﺮﺕ ﺩﯾﺪﺍﺭ ﺗﻮ ﺩﺍﺭﻡ ﮐﻪ ﻧﮕﻮ ...
ﺑﺴﮑﻪ ﺩﻟﺘﻨﮓ ﺗﻮ ﺍﻡ ،ﺍﺯ ﺳﺮ ﺷﺐ ﺗﺎ ﺣﺎﻻ ...
ﺁﻧﻘَﺪَﺭ ﺑﻮﺳﻪ ﺑﻪ ﺗﺼﻮﯾﺮ ﺗﻮ ﺩﺍﺩﻡ ﮐﻪ ﻧﮕﻮ ...
ﺟﺎﻥِ ﻣﻦ ﺣﺮﻑ ﺑﺰﻥ !
ﺍﻣﺮ ﺑﻔﺮﻣﺎ ﭘﺪﺭﻡ ..
ﺁﻧﻘَﺪَﺭ ﮔﻮﺵ ﺑﻪ ﻓﺮﻣﺎﻥ ﺗﻮ ﻫﺴﺘﻢ ﮐﻪ ﻧﮕﻮ ...
ﮐﻮﭼﻪ ﭘﺲ ﮐﻮﭼﻪ ﯼ ﺍﯾﻦ ﺷﻬﺮ ﭘﺮ ﺍﺯ ﺗﻨﻬﺎﯾﯿﺴﺖ
ﺁﻧﻘَﺪَﺭ ﺑﯽ ﺗﻮ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺷﻬﺮ ﻏﺮﯾﺒﻢ ﮐﻪ ﻧﮕﻮ ...
ﭘﺪﺭ ﺍﯼ ﯾﺎﺩ ﺗﻮ ﺁﺭﺍﻣﺶ ﻣﻦ !...
ﺍﻣﺸﺐ ﺍﺯ ﮐﻮﭼﻪ ﯼ ﺩﻟﺘﻨﮕﯽِ ﻣﻦ ﻣﯿﮕُﺬﺭﯼ؟ !
ﺟﺎﻥِ ﻣﻦ ﺯﻭﺩ ﺑﯿﺎ
ﺑﻐﻠﻢ ﮐﻦ ﭘﺪﺭﻡ !...
ﺁﻧﻘَﺪَﺭ ﺣﺴﺮﺕ ﺁﻏﻮﺵ ﺗﻮ ﺩﺍﺭﻡ ﮐﻪ ﻧﮕﻮ ...
ﮔﻔﺘﻪ ﺑﻮﺩﯼ : ﻓﺮﺯﻧﺪﻡ ! ﻋﺎﺷﻖ ﺍﺷﻌﺎﺭ ﺗﻮ ﺍﻡ
ﺍﯼ ﺑﻪ ﻗﺮﺑﺎﻥ ﺗﻮ ﻓﺮﺯﻧﺪ .. ﺑﯿﺎ ﺩﻟﺘﻨﮕﻢ
ﺁﻧﻘَﺪَﺭ ﺷﻌﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻮ ﺑﺨﻮﺍﻧﻢ ﮐﻪ ﻧﮕﻮ ...
ﭘﺪﺭﻡ ... ﭘﺪﺭ ﺧﻮﺑﻢ
ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﺩﻟﺘﻨﮕﻢ !
ﺭﻭ ﺑﻪ ﺭﻭﯾﻢ ﺑِﻨِﺸﯿﻨﯽ ﮐﺎﻓﯿﺴﺖ
ﻫﻤﻪ ﺩﻧﯿﺎ ﺑﻪ ﮐﻨﺎﺭ ...
ﺗﻮ ﮐﻪ ﺑﺎﺷﯽ ﺑﺎﺑﺎ !
ﺩﺳﺖ ﻭ ﺩﻟﺒﺎﺯ ﺗﺮﯾﻦ ﺷﺎﻋﺮ ﺍﯾﻦ ﻣﻨﻄﻘﻪ ﺍﻡ
ﺁﻧﻘَﺪَﺭ ﻭﺍﮊﻩ ﺑﻪ ﭘﺎﯼ ﺗﻮ ﺑﺮﯾﺰﻡ ﮐﻪ ﻧﮕﻮ ...
ﮔﺮﭼﻪ ﺍﺯ ﺩﻭﺭ ﻭﻟﯽ،ﺩﺳﺖ ﺗﻮ ﺭﺍ ﻣﯿﺒﻮﺳﻢ
ﻧﻪ ﺷﻌﺎﺭ ﺍﺳﺖ ،ﻧﻪ ﺣرف
بین خوبان جهان هیچ کس مثل تو نیست
پدرم هیچ زمان
هیچ کس مثل تو نیست...
دلتنگی مزار بابایی
فاطمه ثــــناومحمدحسین
دوســتت دارم بـابـایـے
شهید حسین دارابی
کانال شهید مدافع حرم حسین دارابی
@shahiddarabi
شهید مدافع حرم حمید قنادپور در همان مکانی به خاک سپرده شد
که نشسته و برای یکی از شهدای مدافع فاتحه میخواند.
@jamondegan