بسم الله الرحمن الرحیم
قربة الی الله
نشستم همونجای همیشگی...
بدون تو...
دارم جای خالیتو میبینم...
روی همون فرش...
اصلا میدونی
مثل همون شب سرما هم رفته تو جونم
چقدر جایِ خالیِ تو سردِ محمود...
دست و دلم به نوشتن نمیره،
حرف از دلم به زبونم نمیاد...
بس که دلم تنگه محمود...
چهارده ساله که نشده بیام مشهد،
نشده بیام مسجد گوهرشاد،
نشده همون جای همیشگی بشینم و
دلم برات تنگ نشه...
حتی وقتی با تو بودم...
حالا روزگارم رو ببین
نشستم
بی تو
وای به حال دلم...
یه وقتایی دلم برای سیدعلی خون میشه، برا مرتضی، برا مصطفی، برای حمید...حتی برای مهدی...
فقط این وسط مسیب زرنگ بود....بامعرفتای بیمعرفت.
آخ که دلم میخواد زار بزنم
فریاد بزنم
همینجا
همینجای همیشگی
صدات بزنم
من که میدونم اینجایی
صدات بزنم و به امام رضا گلهگیت رو بکنم
بگم که آقا اینجاست
اینجاست ولی دستم سردِ
اینجاست ولی تنهام
اینجاست و بهم سر نمیزنه...دستم رو نمیگیره...
اینقدر زار بزنم که بیایی
که کنارم بشینی
که بوی تنت رو حس کنم
که دست بندازی رو شونه هام
که...
محمودرضا!
بخدا ازت نمیگذرم اگه منو با خودت نبری...
دیگه خود دانی رفیق
بخدا که اگه نیای... اگه نیای....
محمودرضا
جای همیشگی
منتظرتم
به یادتم
رو به گنبد طلایی امام رضا.....
ﺯ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ ﭼﻮ ﺳﺎﻏﺮ ﺩﻟﻢ ﭘﺮ ﺍﺯ ﺧﻮﻥ ﺷﺪ
ﻣﺪﺍﺭ ﻣﻨﺘﻈﺮﻡ ﺑﺮ ﺩﻭﺍﻡ، ﺑﺎﺩﻩ ﺑﯿﺎﺭ....
رفیق
محمود
جای همیشگی
جای خالی تو
شهیدمحمودرضابیضایی
@bi_to_be_sar_nemishavadd