مرتضی عزیز تولدت مبارک .من چقدر خوشبختم که روز تولدم با تو در یک روز.با قشنگترین یادگارت امثال هم کنارت بودم.
بابا جونم سلام.
امروز بهترین لباسم پوشیدم,همان جور که دوست داشتی موهام شانه کردم.از صبح دختر خوبی بودم چون امروز روز تولد شما ومامان جونم بود.خواستیم کیک بخریم مامان گفت بابا الان جایی که بهترین ها را داره بیا به تعداد دلتنگیمون براش گل بخریم .بابا مرتضی خوبم ,بابای مهربونم امروز صورت مامان جونم که بوس کردم تولدش را تبریک بگم بازم صورتش پر اشک بود .باباجون من ومامان آمدیم دیدنت بازم مثل همیشه کنار هم تولد گرفتیم.تو هم بیا دیدن ما آخه تولد مامان .تو بیای دیگه گریه نمیکنه.من هر دوشما را یک عالمه دوست دارم.تولد هردوتون مبارک.
دخترت نازنین زهرا
کانال آقا محمودرضا
امام صادق علیه : هر وقت دنیا به شما فشار آورد به این سه چیز فکر کن:
۱ . یاد کن وقتی تو را بر قبر میگذارند تمام بند بندهای بدنت از هم باز میشوند .
۲. یاد کن که رفقا می روند و تو در قبر تنهایی .
۳. یاد کن که کرم از حفره های بینی ات بیرون می آید .راه خروج کرم از سرت .
صحابی به نام ابا بصیر . غصه دنیا رو نخور
کانال شهید عباس آسمیه
خیلی خاکی بود؛ گاهی وقتا جارو دستش میگرفت و تو نظافت آسایشگاه کمک میکرد، ظرف غذای بچه ها رو میشست، گاهی اوقات به زور لباس بچه رو میشست..
خلاصه هرکاری ازش برمیومد رو انجام میداد.
علی آقا واقعا علی گونه کار میکرد...
هیچ وقت نشد سر خود یه کاری رو انجام بده. نظر گرفتن در رابطه با نحوه عملیات از بچه ها همیشه تو برنامش بود و انتقال نتیجه بحث به فرماندهان همیشه بعد از نظر خواستن از بچه ها بود.
علی آقا نمونه بارز اخلاق عملی بود ...
هیچوقت یادم نمیره برای برقراری تماس تلفنی با خانوادش نوبتش رو در اختیار بچه هایی که عجله داشتن میذاشت....
شهید علی عابدینی
شهادت١٣٩۵/٢/١٧
حلب خانطومان
راوی:همرزم شهید
@khadem_shohda
خــــادم الــشهــــدا
نشر معارف شهدا در تلگرام.
روزی که احمد داشت میرفت گفتم مادر کجا داری میری؟ با خنده گفت : معلومه دیگه!
گفتم میدونم ولی تو چهارتا بچه صغیر داری اینا تکلیفشان چی میشه؟ گفت از شما بعیده ، خدایی که ساره و اسماعیل وسط بیابان نگهداشت یه فکری به حال بچه های منم میکنه.
نقل از مادرشهید
احمد و برادر شهیدش امیر به فاصله ۳۰سال هر دو شب شهادت حضرت زهرا شهید شدن شهادت
(شهید احمد اسماعیلی) شهادت سال ۹۴