شهدای زینبی

بایگانی
آخرین نظرات
  • ۲۳ بهمن ۰۱، ۱۹:۲۱ - تو
    عالی

۲۳۱ مطلب در مهر ۱۳۹۵ ثبت شده است

۱۵
مهر


سردار از همسرش خواسته بود تا تمام فرزندان را دور هم جمع کند،

با اینکه پسر بزرگشان مشغله داشت اما سردار اصرار کرد تا حتما خودش را به جمع خانواده برساند،

آن شب  روحیه شادابی داشت گویا می دانست قرار است دیگر بر نگردد.

 همسر سردار در این ملاقات گفت:

از رفتن شما  به سوریه راضی نیستم که سردار در پاسخ گفت شهادت آرزوی من است.

همسرش هم به شرط شفاعت وی بعد از شهادت آرام و راضی شد.

 منبع: داستان شهیدان

شهید سردار حسین همدانی

خــــــــادم الشـــــهداء

@khadem_shohda


  • دوستدار شهدا
۱۵
مهر

همرزم شهید سجاد عفتی : 

یکشنبه بود ۲۹ آذر ۹۴ بین منطقه خالدیه و خان طومان درگیری ما با النصره شدید شد بود تک تیراندازشون مشرف بود بهمون 

گرامون هم گرفته بودن داشتن با خمپاره میزدنمون. هرکی یه گوشه پناه گرفته بود. سجاد عین خیالش نبود خیلی شجاع بود داش مشتی و بامرام.....قبل از تیر خوردنش میگفت حاجی دعا کن شهید شم ، میگه برگشتم بهش گفتم اگه قسمتمون باشه شهید میشیم ، به چند دقیقه هم نرسید که تیر بهش اصابت کرد ، بعد از تیر خوردنش بچه ها اومدن به کمکمون  که دیگه خیلی خون ازش رفته بود فقط برگشت به یکی از رفقا گفت ، بلندم کن رو زانوهام بشینم ،  میگه برگشتم بهش گفتم واسه چی؟!

 خون زیادی ازت رفته ، که  آقا سجاد گفت: اربابم اومده میخوام بهش سلام بدم

   السلام علیک یا ابا عبدالله حسین (ع)

آقا محمودرضا

  • دوستدار شهدا
۱۵
مهر

السلام علیک یا ابا عبدالله 

روز سوم محرم

عزیزم چقدراعتماد به خدا داشتی و توکلت بالا بود که 

با خیال راحت خود و خانواده ات را به خدا سپردی. تکیه کلامت "افوض امری الی الله" بود. و به این جمله یقین کامل داشتی که ، تمام سختی ها و مرارت ها را به جان و دل خریدی و با موفقیت پشت سر گذاشتی و 

پیش اربابت رو سفید شدی و به چنین درجه بالایی رسیدی.

که به گفته قرآن کریم ، نزد پروردگارت روزی می خوری.

عزیزم تنها چیزی که دراین روزهای خیلی سخت، می تواند مرا  به آرامش برساند، جایگاهت در نزد پروردگار است.

سردار شهید مصطفی صدرزاده

(با نام جهادی سید ابراهیم)

خادم الشهدا

@khadem_shohda

  • دوستدار شهدا
۱۵
مهر


سلام

حاج محمود مثل چنین روزایی بود که تب وتاب رفتن داشت و آروم و قرار نداشت.

میگفت به هیچ کس نمیگم منو بفرستی(سوریه).به خود بی بی میگم.

دعاکن منوبخره

آری او را خرید...

نه تنها جان بلکه همه وجودش را خرید.

 و خدا را شکر نمک گیر حضرت زینب شد.

آری...حاج محمود، قشنگ دخترش را در آغوش گرفت و درست شب شهادت حضرت رقیه سلام الله علیه برات شهادتش را از او گرفت و از بین زمینیان پر کشید و آسمانی شد.

آری او رفت و ما را شرمنده خنده هایش کرد. 

یادش بخیر

روحش شاد

راهش پر رهرو

شادی روحش صلوات

کانال مدافعان حرم حضرت زینب (س)

اخبار روز سوریه  

https://telegram.me/modafain414





 



  • دوستدار شهدا
۱۵
مهر


شــ‌هید مدافع حرم حسن سلیمی از لشکر فاطمیون

فرزند : علی محمد

ولادت : 1363

شــ‌هادت: تیرماه/1395

محل شــ‌هادت حلب 

گلزار: بهشت_زهرا (قطعه 50)

@sh_modafeharam_qom

شهدای مدافع حرم قم

  • دوستدار شهدا
۱۵
مهر


شهید حمیدرضا اسداللهی 

می‌گفت عروسی‌ای که موسیقی دارد نرو، خودم هم دوست نداشتم ولی می‌گفتم چون عروسی بچه‌های من آمدند نمی‌شود نرویم.

عروسی‌ها معمولا نمی‌آمد، می‌گفت می‌دانم گناه است شما هم نروید. گاهی که مجبور می‌شدیم فقط آخـــــر وقـــــت می‌رفتیم. 

همش می‌گفت اگر این شهدا رفتند به خاطر این بود که ما راحت باشیم. کوچک‌تر که بود مدام به خواهـــــرش سفارش می‌کرد حجابـــــت را رعایت کن.

شهادت۲۹آذر۹۴

کانال شهید 

@shahidasadollahi

 بانک اطلاعات شهدای مدافع حــــــرم

@Haram69 

  • دوستدار شهدا
۱۵
مهر


شهید محمودرضا بیضائی در ۱۸ آذرماه سال ۱۳۶۰ در خانواده‌ای مذهبی و دارای ریشه روحانیت در تبریز متولد شد. تحصیلات ابتدائی، راهنمایی و دبیرستان را در تبریز گذراند. در دوره تحصیلات دبیرستان به عضویت پایگاه مقاومت شهید بابایی – مسجد چهارده معصوم (ع) شهرک پرواز تبریز – درآمد و حضور مستمر در جمع بسیجیان پایگاه، اولین بارقه‌های عشق به فرهنگ مقاومت و ایثار و شهادت را در او بوجود آورد. در همین ایام با رزمنده هنرمند بسیجی، حاج بهزاد پروین قدس، آشنا شد. این آشنایی، بعدها زمینه ساز آشنایی مبسوط با میراث مکتوب و تصویری دفاع مقدس و انس با فرهنگ جبهه و جنگ شد. 

دیدار و مصاحبه با خانواده شهدا و گردآوری خاطرات شهدا و جمع آوری کتاب‌ها و نشریات حوزه ادبیات دفاع مقدس از ثمراتی بود که آشنایی با حاج بهزاد با خود داشت. ورزشکار بود و به ورزش کاراته علاقه داشت و از ۱۰ سالگی به این ورزش پرداخته بود. در سال ۷۲ همراه تیم استان آذربایجانشرقی در مسابقات چهارجانبه بین المللی در تبریز به مقام قهرمانی دست پیدا کرد. فوتبال، دیگر ورزش مورد علاقه او بود و بدنبال تعقیب حرفه‌ای این ورزش بود که بخاطر پرداختن به درس از پیگیری آن منصرف شد.

 در سال ۷۸ با اخذ دیپلم متوسطه در رشته علوم تجربی، عازم خدمت سربازی شد. دوره آموزش را در اردکان یزد گذراند و ادامه خدمت را در پادگان الزهراء (س) نیروی هوایی سپاه پاسداران در تبریز به انجام رساند. آشنایی نزدیک با نهاد مقدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در این دوره، نقطه عطف زندگی شهید بیضائی محسوب می‌شود. بعد از اتمام خدمت سربازی، علیرغم تشویق اطرافیان به ادامه تحصیل در دانشگاه، با اختیار خود و با یقین کامل، عضویت در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را انتخاب نمود و در بهمن ماه سال ۸۲ وارد دوره افسری دانشکده امام علی (ع) سپاه شد. 

ورود او به دانشکده افسری ملازم با هجرت او از تبریز به تهران بود که با این هجرت ادامه زندگی را در جهاد فی سبیل الله رقم زد. او نام مستعار «حسین نصرتی» را در سپاه برای خود انتخاب نموده بود که به گفته خودش برگرفته از ندای «هل من ناصر ینصرنی» مولای خود حسین بن علی (ع) و کنایه از لبیک به این ندا بود. 

 خادم الشهدا 

@khadem_shohda






  • دوستدار شهدا
۱۵
مهر

                                

از آنجایی که ایشان با ذکر صلوات خیلی مانوس بودند و صلواتها را به نیت سلامتی و تعجیل در فرج حضرت ولی عصر (عج) تقدیم می کردند ، یکبار تعریف کردند که : 

آیت الله بهجت به خواب ایشان آمدند و  فرمودند : 

شما که برای سلامتی امام زمان صلوات می فرستی ، حتما  "و عجل فرجهم " را هم در ادامه اش  بگو .

ایشان پس از این خواب مقید شده بودند که حتما ختم هرصلواتشون با "وعجل فرجهم " همراه باشه .

اللهم صلــــــــــے علے محــــــــــمد وآل محــــــــــمد و عجــــــــــل فے فرج موڶانا صــــــــــاحب الزمان عج الله و ایــــــــــد امامناالــــــــــخامنه اے

 خادم الشهدا  

@khadem_shohda

  • دوستدار شهدا
۱۴
مهر



بوسه مادر بر پیشانی فرزند رشید

مدافع حرم تهران

خــــــــادم الشـــــهداء

@khadem_shohda

  • دوستدار شهدا
۱۴
مهر

محرم بود شب قبل از عملیات یڪی از برادران با خطے زیبا  بہ سفارش مہدے روے بازویش نوشت یاعلےاصغر علیہ‌السلام و روے قلبش نوشت یارقیہ علیہا السلام عملیات ما در روز سوم محرم ۹۴ ڪہ روز حضرت رقیه علیہاالسلام انجام شد و شہید علےدوست در همان روز به درجه رفیع شہادت نائل آمدند و در روز هفتم محرم ڪہ روز حضرت_علےاصغر بود در گلزار شہداے قم بہ خاڪ سپرده شدند...

خاطره از همرزم شهید

یاحضرت رقیہ 

یاحضرت علےاصغر 

شهید مدافع حرم مهدی علیدوست آلانق

@shahidalidoost

  • دوستدار شهدا