《اللهم اجعلنا من الذابین عن
حرم سیده زینب(س)》
همیشه این ذکر رامیگفت تا فدایی
بی بی زینب(س)شد
شهید حسین بواس
شادی روحش صلوات
@jamondegan
《اللهم اجعلنا من الذابین عن
حرم سیده زینب(س)》
همیشه این ذکر رامیگفت تا فدایی
بی بی زینب(س)شد
شهید حسین بواس
شادی روحش صلوات
@jamondegan
شــهید«سیدمحمدقاسم حسینی»
فرزند:حسن
ولادت:1371/5/23
شــهادت:1392/11/17
تعداد اعزام 2 بار
نحوه شــهادت:
اصابت تیر به پــهلو
درد پــهلو میراث بچه سیدها....
ولادتش همزمان بود با ولادت امام موسی کاظم(ع) 1371/5/23
بچه که بود مادر را به اندازه درخت سیب وسط حیاط دوست داشت؛به اندازه خانه ای که در آن رشد کرد و قد کشید...
او پسری آرام؛ متین،صبور و همیشه سنجیده سخن میگفت؛آخر او #رفیق پدرش بود
تحصیلاتش را تا اول دبیرستان ادامه داد چرا که نان آور خانه بود و گچ کار
به #ورزش علاقه داشت رشته کیک بوکسین در سطح مسابقات استانی شرکت میکرد
در کودکی بین دوستانش به قاسم دانشمند معروف بود؛اهل مطالعه بود بیشتر کتابهای علمی را مطالعه میکرد؛این اواخر هم کلاس زبان شرکت می کرد
باهمه دوست بود به همه کمک می کرد نگران این بود که کسی از او دلگیر باشد
اهل ازدواج نبود دوست نداشت از مواردی که برایش در نظرگرفته شده بود صحبت کنیم،می گفت نامحرمند منم که قصد ازدواج ندارم
از همان بچگی به حلال و حرام و حجاب اهل خانه حساس بود
از نوع رفتارش نشان می داد که حضورش موقتی است
دو بار به سوریه اعزام شد؛ در اعزام دومش بعد از 23روز شهید شد
ابتدا نام جهادیش بشیر بود بعد از مدتی اسمش و گذاشت ابوغریب به نام یکی از شهدا
می گفت شاید که به برکت خون این شهید منم شهید شم
شبی که شهید شد منم از همون ناحیه پهلو که بهش تیر خورده بود احساس درد می کردم به دلم افتاده بود بود که قاسم شهید شده
وقتی که پیکرش و آوردن همین جور دسته های گل و نقل بود که از آسمون روی تابوتش می بارید
از بچگی همیشه (می گفت خدا بزرگ) الانم من میگم خدا بزرگ و...
دفاع همچنان باقیست...
راوی:
مادر شهید
پایگاه رسمی اطلاع رسانی سردار شهید رضابخشی(فاتح)
t.me/joinchat/AAAAAD3sxeKwk7ZRQmmQhw
بسم رب الشهداء و الصدیقین
شب ۱۹ ماه مبارک رمضان بود. خلصه داشت سقوط میکرد. قرار شد با بچههای تیپ فاطمه الزهرا [سلام الله علیها] از سمت سد شقیدله به سمت خلصه بزنیم. ساعت ۱۲ شب بود که رسیدیم پای کار . چهار گروهِ پنج نفره شدیم و در دل دشمن رفتیم. تقریبا ۵۰۰ متری رفته بودیم که یک دفعه صدای انفجار آمد.
گروه اول روی تله انفجاری رفته بودند. هرچه بیسیم زدیم جوابی نیامد. شهید محمدرضا یعقوبى با گروه اول بود که همانجا به درجه رفیع شهادت نائل آمد. فرمانده عملیات سریع دستور عقبنشینی داد تا دشمن متوجه نشود، چون اگر دشمن میفهمید و به آنجا حساس میشد تک تک ما را به آن دنیا میفرستاد. سریع به نقطه رهایی برگشتیم.تیراندازی کور از طرف دشمن شروع شد. تا اینکه کواتکوپتراشان بلند شد و همه ما در سنگها مخفی شدیم. آنشب شهید یعقوبى به آرزویش رسید ولى یک نفر بود که حسرت میخورد.
چند روز بعد قرار شد بچهها مرخصی بروند. خیلیها به مرخصی رفتند، اما شهید علیرضا نظرى اصلاً مایل به رفتن نبود و با فرماندهها صحبت میکرد که بماند. میگفت: "من با چه رویی برگردم. رفیقم اینجا مونده. من تا نرسم بهش برنمیگردم".
پى نوشت:
بالاخره خودتو رسوندی بهش.
یادت باشه اون دعای توسلی که خوندیم تو خلصه رو با هم گریه داشتیما. پیش ارباب منم یاد کن.
به شهید یعقوبی بگو هنوز یادگاریشو دارم. منتظرم که برسونم به دستش. بگو با هم عهد کرده بودیم.
@labbaykeyazeinab
روایت خواهرانه از شهادت برادر؛
همه دنیا را هم بدهند برای من عباس نمیشود
خبر شهادت عباس که در کوچه پس کوچههای محله پیچید. دل بچههای یتیم لرزید. آخر عباس امید خیلی از خانوادههای بیسرپرست محله بود. دلش میخواست شادی را میهمان خانه کوچک و محقر آنها کند. دوست داشت بچههای یتیم هم هر سال عید را با لباسهای نو جشن بگیرند. هر چند عباس حالا آسمانی شده اما قبل از رفتن همه دار و ندارش را به نام آنها زده تا با رفتن عباس دلشان نلرزد و بدانند هنوز هوای آنها را دارد. این نوشتار حاصل گفتگوی ما با خانم ... خواهر شهید عباس احمدی است.
تاریخ آسمانی شدن شهید؟
سوم بهمنماه سال نود و سه بود که نام برادرم عباس، در لیست شهدای مدافع حرم حضرت زینب(س) قرار گرفت.
شهید احمدی از اعضای لشکر فاطمیون بود؟
بله. البته او جزء گروههای اولی بود که به سوریه اعزام شد. آن موقع فاطمیون یک تیپ بودند نه لشکر.
محل و چگونگی شهادت
محل شهادت عباس منطقه حمیدیه سوریه بود. آنطور که به ما خبر دادند، برادرم در اثر ترکش خمپاره به شهادت رسیده است.
وقتی برای اولین بار گفت میخواهم سوریه بروم مخالفت نکردید؟
با توجه به اخباری که سوریه شنیده بودم و خطری که احساس میکردم زیاد راضی نبودم. شاید هم این به خاطر علاقه شدید من به برادرم بود. وقتی رفت هم از دستش ناراحت بودم.
هنوز هم همین احساس را نسبت به شهید احمدی دارید؟
الان نظرم کاملا عوض شده. راستش بعد از شهادت برادرم برای کمک وارد تشکیلات فاطمیون شدم. آنجا بود که تازه فهمیدم دفاع از حرم حضرت زینب(س) چقدر کار با ارزشی است. آن موقع هنوز ازدواج نکرده بودم. تصمیم گرفتم اگر ازدواج کردم حتیالمقدور همسرم یک رزمنده مدافع باشد. دوسال بعد با یکی رزمندههای مدافع حرم ازدواج کردم. از طریق همسرم به سوریه رفتم. وقتی برای زیارت به حرم حضرت زینب(س) رفتم، غربت عجیبی را احساس کردم. غربتی که به هیچ زبانی نمیتوانم توصیفش کنم. اونجا بود فهمیدم چرا مدافعان از همه زندگیشان میگذرند و جان خود را برای دفاع از حرم فدا میکنند. آن لحظه از اینکه میخواستم مانع رفتن عباس شوم احساس شرمندگی کردم.
خبر شهادت برادر چگونه به شما رسید؟
یک شب قرار بود خانوادگی به مجلس ختم یکی از اقوام برویم که گوشی خواهرم زنگ خورد. دوست عباس پشت خط بود و میگفت با برادر بزرگ عباس کار دارد. خواهرم سریع گفت: با برادر بزرگم چه کار دارید؟ گفت: از عباس خبر دارم. میگفت عباس تیر خورده و مجروح شده. اما همان شب بود که فهمیدیم عباس آسمانی شده و فردا صبح پیکر عباس را به ما تحویل دادند.
به عنوان خواهر شهید چه صحبتی با جوانان دارید؟
راه شهدا را ادامه بدهند و کاری نکنند که در آن دنیا شرمنده شهدا باشند.
یک جمله از شهید؟
به حفظ حجاب خیلی تاکید داشت و میگفت: چادر در برابر نگاه و چشم ناپاک برای زنان مثل یک سپر است.
خواهر شهید بودن چه حسی دارد؟
با همه سختیهایی که دارد ولی باز هم میتوان به آن افتخار کرد.
شهید احمدی در بین دوستان و اطرافیان به چه ویژگی اخلاقی مشهور بود؟
برادرم بسیار اهل عبادت بود. به خواندن نماز اول وقت و نماز شب خیلی مقید بود. حتی نمکاز شبش هم قضا نمیشد. بعد از نماز شب و خواندن نماز صبح تا طلوع آفتاب قرآن میخواند و با خدا مناجات میکرد. با امام رضا(ع) هم رابطه خوبی داشت. بیشتر شبهای ماه رمضان تا سحر در حرم بود. اهل کمک به خانوادههای بیسرپرست و بیبضاعت بود و بیشتر درآمدش را در این راه صرف میکرد.
یک قسمت از وصیت نامه شهید؟
وصیت کرده بود بعد از شهادتش همه اموال و داراییاش را بفروشند 5 درصد آن را خرج مراسم خودش کنند و بقیه را برای کمک به خانوادههای بیسرپرست هزینه کنند. خود او تا زنده بود به این خانوادهها کمک میکرد.
پاسخ شما به طعنهزندگان مدافعان چیست؟
آنهایی که میگویند مدافعان به خاطر پول میروند خیلی سطحینگر هستند. باید از آنها سوال کنیم خود آنها حاضر هستند در برابر گرفتن پول عزیزترین کس خود را به کام مرگ بفرستند؟ واقعا همه دنیا را هم به ما بدهند برای ما عباس نمیشود.
به بهانه ی آزادسازی سوریه
یادی کنیم از شهدای مدافع حرم شهرستان بابل ونازدانه هایشان
شهید سید حسین رئیسی
شهید حسن رجایی فر
شهید سید رضا طاهر
سید محمد
امیر سجاد
@shahid_rajaeefar
اولین وصیت نامه پاسدار شهید مدافع حرم مهدی موحدنیا
انشاالله در آزادی قدس و به نابودی کشاندن اسرائیل همه سهیم باشیم.
@jamondegan
بسم رب الشهدا
مدافع حرم،از تهران در راه مبارزه با تروریست های تکفیری درسوریه به درجه رفیع شهادت رسید...
https://t.me/joinchat/C9nfRDyiUT9Ge3dS7KO61g
شھداے مدافع حرم قم
بسم رب الشهدا و الصدیقین
رزمنده مدافع حرم صالح علی البزال به جمع شهدای مدافع حرم پیوست.
شهادت سوریه ابوکمال
حزب الله لبنان شهر بزالیه
بسم رب الشهدا والصدیقین مدافع حرم حضرت زینب (س) « علیرضا جیلان بروجنی» در راه دفاع از حرم عقیله بنی هاشم حضرت زینب (س) به درجه رفیع شهادت نائل آمد. https://t.me/sh_modafeaneqom
بسم رب الشهداء وصدیقین
مدافع حرم عارف کاید خورده رزمنده مدافع حرم دزفول در
عملیات آزادسازی البوکمال به خیل دوستان شهیدش پیوست
شهادتت مبارک ای فدایی زینب
بسم رب الشهداوالصدیقین رزمنده مدافع حرم حضرت زینب (س)بابک نوری هریس ازگیلان در دفاع از حرم حضرت زینب (س) در سوریه به شهادت رسیدوآسمانی شد. شهادتت مبارک @jamondegan ┄┅═✼┅┄
بسم رب الشهداء والصدیقین
مدافع حرم مهدی موحدنیا در راه دفاع از
عقیله بنی هاشم حضرت زینب س به خیل عظیم شهدا پیوست
بسم رب الشهداء و الصدیقین مدافع حرم حضرت زینب(س) علیرضا نظری ازپاسداران سپاه قدس گیلان از شهرستان رودسردر عملیات مستشاری درسوریه به جمع شهدای مدافع حرم پیوست پاسدار اسلام شهید علیرضا نظری رودسری فرمانده سابق توپخانه و ادوات تیپ میرزا کوچک خان نیروی زمینی سپاه همزمان با شب شهادت امام رضا(ع) در عملیات مستشاری در منطقه بوکمال سوریه به جمع شهدای مدافع حرم پیوست ایشان بیست و یکمین شهید مدافع حرم استان گیلان و سومین شهید مدافع حرم شهرستان رودسر می باشد.